به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.
* بت پرستی چگونه بوجود آمده است؟
از زمانی که خدا حضرت آدم (علیه السلام) را آفرید تا زمان قوم نوح، بت پرستی وجود نداشت.
در این فاصله زمانی (از زمان آدم تا نوح)، افراد صالح و خوبی وجود داشتند که وقتی مردند، شیطان مردم را وسوسه کرد، تا برای آنها مجسمه هایی ساختند تا دیگران با دیدن مجسمهها به یاد آن بزرگان بیفتند (چنان که هم اکنون مجسمههای سعدی و فردوسی و دیگران را میسازند.)
سالها گذشت و کمکم علاقه مردم به این مجسمهها بیشتر و بیشتر میشد؛ به گونهای که بسیاری از مردم به این مجسمهای ساخته شده احترام میکردند.
نسلهای بعدی به تدریج رابطه تاریخی و دلیل وجود مجسمهها در خانهها و سایر مکانها را از یاد بردند (و تنها میدانستند که باید به این مجسمهها احترام کنند، ولی احترام گذاشتن را نمیدانستند) و به تدریج تصور کردند مجسمههای ساخته شده، موجودات محترمی هستند و باید آنها را بپرستند و به این ترتیب قوم نوح به پرستش بتها سرگرم شدند.
رؤسای آن مردم بت پرستی برایشان فایده زیادی داشت، مردم را به بت پرستی تشویق میکردند و به فرموده قرآن: و این رهبران گمراه مکر [و نیرنگ] بزرگی به کار بردند و گفتند: دست از خدایان و بتهای خود بر ندارید، [بویژه] بتهای ود، سواع، یغوث، یعوق، و نسر را رها کنید آن گروه بسیاری را گمراه کردند... (نوح، ۲۲).
برای آگاهی بیشتر میتوانید به تفسیر نمونه، جلد ۲، صفحه ۲۱۴ و جلد ۲۵، ص ۸۲ مراجعه کنید.
* چرا در موقع مشکلات، به خداوند مراجعه میکنیم و از او کمک میخواهیم؟
حقیقت این است که ما همیشه به خداوند محتاج هستیم و در موقع خطر محتاجتر. در پاسخی که درباره فطرت بود نوشتم که حس خداجویی و خدا پرستی در درون همه انسانها وجود دارد و انسان در درون جان خود، تنها تکیه گاه مطمئن خودش را الله میداند.
در مواقع عادی، این احساس گاهی کم رنگتر میشود و غبار غفلت و گناه بر گوش دل انسان مینشیند و انسان نمیتواند صدای دلانگیز فطرت را بشنود، ولی در مواقع خطر و احتیاج و که غفلتها به هشیاری تبدیل میشود، پردهها کنار میرود و آدمی با صدای بلند ندای فطرت را میشنود که را به سوی خدا میکشاند.
در چنین مواقعی، فطرت انسان گواهی میدهد که قدرتی مافوق همه قدرتها وجود دارد، که تنها او میتواند مشکل پیش آمده را بر طرف کند. خدا خود در اینباره میفرماید:
و هنگامی که به انسان زیان [وناراحتی]برسد ما را [در همه حال]درحالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است میخواند، اما هنگامی که ناراحتی او را برساختیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای بر طرف کردن مشکلی که به او رسیده نخوانده است. برای اسرافکاران اعمالشان این گونه زینت داده شده.
ما مثل کودکان شیرخواری هستیم که تنها در زمانی که گرسنه است، گریه میکند و مادرش را میطلبد، ولی وقتی مادرش به او شیر داد، دیگر مادرش را فراموش میکند و به خواب عمیقی فرو میرود. ولی مؤمنان حقیقی، همیشه خدا را میخوانند، چون میدانند همیشه به خدا نیازمند هستند.
نظر شما